بیست و دوی بهمن. پادگان شلوغ بود. سربازها قاطی مردم شدند. اسلحه خانه به هم ریخته بود. گلوله های خمپاره با خرج و چاشنی پخش زمین بود. دولا شد. جمع و جورشان که کرد، گفت« اگه یکیش منفجر بشه، کلی آدم تکه تکه می شن. »جعبه ها را که چیدند، با بقیه رفتند طرف دیگر پادگان. یادگاران، جلد چهار، کتاب حسن باقری، ص 10
نظرات (۱)
جناب قدح
چهارشنبه ۹ اسفند ۹۶ , ۲۱:۱۴بهار دخت
۹ اسفند ۹۶، ۲۱:۱۵